عكاسي ازكانون

۸۷ بازديد

.

۸۵ بازديد

.

۹۲ بازديد

.

۸۹ بازديد

.

۹۳ بازديد

.

۷۴ بازديد

وجود خدا

۸۷ بازديد

مردي براي اصلاح سر و صورتش به ارايشگاه رفت.در حال كار  گفتگوي جالبي بين انها در گرفت.انها درباره ي موضوعات و مسايل مختلف بحث كردند.وقتي به موضوع خدا رسيدند.ارايشگر گفت: من باور نميكنم ((خدا ))وجود داشته باشد.مشتري پرسيد چرا باور نميكني؟ارايشگر جواب داد:كافي است به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد.به من بگو اگر خدا وجود داشت ايا اين همه مريض ميشدند؟بچه هاي بي سرپرست پيدا مي شد؟اگر خدا وجود مي داشت.نبايد درد و رنجي وجود داشته باشد.مشتري لحظه ي فكر كرد!اما جوابي نداد.چون نمي خواست جرو بحث كند.ارايشگر كارش را تمام كرد و مشتري بيرون رفت.به محض اين كه از ارايشگاه بيرون امد.در خيابان مردي ديد با موهاي بلند و كثيف وبه هم تابيده و ريش اصلاح نكرده.ظاهرش كثيف و ژوليده.مشتري برگشت و دوباره وارد ارايشگاه شد و به ارايشگر گفت؟مي داني چيست.به نظر من ارايشگرها هم وجود ندارند. ارايشگر با تعجب گفت:چرا چنين حرفي ميزني؟من اينجا هستم،من ارايشگرم.من همين الان موهاي تو را كوتاه كردم.مشتري با اعتراض گفت:نه ارايشگر ها وجود ندارند.چون اگر وجود داشتند، هيچ كس مثل مردي كه ان بيرون است، با موهاي كثيف وريش اصلاح نكرده پيدا نمي شد.ارايشگر جواب داد: نه بابا،ارايشگر ها هم وجود دارند.موضوع اين است كه مردم به ما مراجعه نمي كنند.مشتري تاييد كرد:دقيقا!!!نكته همين است.خدا هم وجود دارد!!فقط مردم به او مراجعه نمي كنند و دنبالش نمي گردند.براي همين است كه اين همه درد و رنج در دنيا وجود دارد.....